الف- ورشکسته:
در ق. ا. ت. ا. و. قانونگذار طلب کارگران را به شرح پیشگفته در طبقه اول و صدر دیون قرار داده و حمایت خود را نسبت به کارگر به نحو کامل اعلام نموده است. در میان طبقه اول نیز هر گروه به ترتیب بیان بر سایر گروهها اولویت دارد.
ب- متوفی:
رویه متخذه در مورد ورشکسته را قانونگذار، عیناً در ماده ۲۲۶ ق. ا. ح نیز رعایت کرده است.
ج- محکومعلیه اجرایی:
قانونگذار در ماده ۱۴۸ ق. ا. ا. م عنوان میدارد: در هر مورد که اجرائیههای متعدد به قسمت اجرا رسیده باشد، دادورز (مامور اجرا) باید حق تقدم هر یک از محکوم لهم را به ترتیب زیر رعایت نماید. و سپس دربند اول به طلبکاران دارای وثیقه و.. اشاره و بند دوم ماده را به حقوق و دستمزد کارگران، اختصاص داده است. لیکن به نظر میرسد در اینجا نیز طلب کارگر در صدر دیون ممتاز قرار دارد و بند اول این ماده، هیچگاه نمیتواند، طبقه اول دیون ممتاز را به خود اختصاص دهد، زیرا اولاً دیون دارای وثیقه همانطور که قبلاً گفتیم – ممتاز به معنای اخص کلمه نیستند، ثانیاً تقدم حق عینی بر دینی امری محرز است و حق عینی در طبقهبندی حق دینی، وارد نمیشود. بنابراین درصورتیکه اجرائیههای متعددی به قسمت اجرا برسد، و مال منقول یا غیرمنقول محکومعلیه رهن یا وثیقه باشد. چون محکومله مزبور به میزان وثیقه بر سایر محکوم لهم نسبت به مورد وثیقه مقدم است، طلب وی مقدم بر سایر طلبکاران پرداخت خواهد شد و سپس نوبت به سایر طلبکاران که طلب آنها ممتاز است میرسد.
۳-۳-۵- مبحث ششم – دین ممتاز نفقه و مهریه
در روابط زناشویی، مرد مکلف به تأمین نفقه زن است، وظیفه مذکور ناشی از حکم قانون است و ریشه قراردادی ندارد مگر در نکاح منقطع که مبتنی بر تراضی طرفین است. پرداخت مهر نیز در عقد نکاح بر عهده مرد است و قانونگذار به لحاظ موقعیت زن در اجتماع، مطالبات وی از بابت نفقه و مهریه را ممتاز دانسته است. علاوه اینکه نفقه زن در مقام مقایسه با نفقه اقارب امتیازات دیگری دارد. ذیلا پس از معرفی اجمالی نفقه و مهریه در عقد نکاح بهعنوان مقدمه طرح مطالب اصلی، به جایگاه و شرایط امتیاز دین مربوط به نفقه و مهریه خواهیم پرداخت.
۳-۳-۵-۱- گفتار اول – مفهوم، ویژگیها و ضمانت اجرای نفقه زن
بند اول – مفهوم نفقه
زوجین باید در اداره خانواده یکدیگر را یاری کنند، ولی چون ریاست این گروه بر عهده مرد است، قانونگذار او را موظف به تأمین معاش خانواده میداند. تکلیف شوهر به دادن نفقه از توابع ریاست او بر خانواده میباشد. ماده ۱۲۰۶ ق. م میگوید: در عقد دائم، نفقه زن به عهده شوهر است. این وظیفه مرد ناشی از حکم قانون است و ریشه قراردادی ندارد و به همین دلیل طرفین نمیتوانند ضمن عقد نکاح یا پس از آن تکلیف مرد را در این باب ساقط کنند ولی در عقد منقطع دین شوهر به دادن نفقه متکی بر تراضی زن و شوهر است[۵۷].
نفقه زن درهرحال در زمره دیون مرد است و بهموجب آن زن میتواند از شوهر مطالبه نفقه کند و در صورت لزوم از طریق مدنی و کیفری او را برای پرداخت نفقه تحت تعقیب قرار دهد.
ماده ۱۱۰۷ ق. م در تعریف نفقه زوجه میگوید: نفقه عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت، که بهطور متعارف با وضعیت زن متناسب باشد و خادم، در صورت عادت زن به داشتن خادم یا احتیاج او بهواسطه مرض یا نقصان اعضاء، آنچه در این ماده آمده، حصری نیست و هر چیزی که برحسب متعارف مورداحتیاج زن باشد، جزو نفقه است و مرد باید آن را فراهم کند. در خصوص نفقه زن، همچنان که از ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی برمیآید، وضعیت و احتیاجات زن بهطور متعارف ملاک عمل است، نه وضعیت مرد؛ پس اگر زن از خانواده متمکنی باشد، شوهر بهناچار باید، وسایل زندگی او را آنچنان که شأن و وضع اجتماعی و خانوادگی او اقتضاء میکند فراهم آورد[۵۸].
دیوان عالی کشور در رای شماره ۲۹۲-۱۵/۴/۱۳۲۳، این نظر را تائید کرده است (… چون در ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی کیفیت نفقه را که بر عهده شوهر است به طریق متعارف و مناسب با وضعیت زن مقرر داشته، در صورت عادت زن به داشتن خادم، یا احتیاج او به هزینههای بیشتری، برای مسکن و غذا و اثاث البیت، در این صورت حق مطالبه هزینه آن را از شوهر خواهد داشت و دادگاه بایستی در این خصوص رسیدگی نماید..) [۵۹]
بند دوم – ویژگیهای نفقه زن
نفقه زن در مقایسه با نفقه اقارب دارای ویژگیها و مزایایی به شرح زیر است:
- نفقه زن مقدم بر نفقه اقارب است (ماده ۱۲۰۳ ق. م)
- نفقه زن مانند سایر دیون بر عهده شوهر است بنابراین زوجه حق دارد نفقه گذشته خود را نیز مطالبه کند، درحالیکه اقارب فقط نسبت به آتیه میتوانند مطالبه نفقه نمایند (ماده ۱۲۰۶ ق. م)
- نفقه زن مشروط بر فقر و یا تمکن مرد نیست، زن اگرچه ثروتمند باشد میتواند از شوهر نفقه بخواهد، ولیکن در نفقه اقارب فقر یکطرف و تمکن طرف دیگر شرط است.
- طلب زن از بابت نفقه ممتاز است و در صورت ورشکستگی یا فوت شوهر و عدمکفایت اموال او برای پرداخت دیون، بر سایر بدهیها مقدم است، لیکن نفقه اقارب دارای این خصوصیت نیست. بهاستثنای نفقه اولاد که طبق تبصره ۲ ماده ۱۲ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۵۳، بر سایر دیون مقدم است.
۳-۳-۵-۲- گفتار دوم – اولاد، ویژگیها، و میزان نفقه او
بند اول – تعریف اولاد
اولاد کلمهای عربی و جمع مکسر ولد است که در زبان فارسی به آن فرزند می
برای دانلود متن کامل این فایل به سایت torsa.ir مراجعه نمایید. |
گویند. ولد به کسی گفته میشود که خواه بیواسطه و خواه باواسطه از دیگری به وجود آمده باشد. در معنی عام اولاد شامل تمام کسانی است که از نسل شخص بهطور مستقیم به وجود آمدهاند، خواه بیواسطه و خواه باواسطه باشد، در این معنی نوادههای شخص نیز هراندازه پایین بروند، در زمره اولاد است، اما به معنی خاص اولاد به کسانی گفته میشود که بیواسطه از نسل شخص به وجود آمدهاند. در قانون مدنی و فقه، اولاد به اطفالی گفته میشود که دارای نسب مشروع هستند و قانون آنان را وابسته به پدر یا مادر هر دو میداند و نسب نامشروع نیز، مستفاد از رأی وحدت رویه شماره ۶۱۷-۳/۴/۱۳۷۶، از حیث توارث فاقد آثار حقوقی است؛ ولیکن از جهت حقوق و تکالیف ابوین طبیعی مثل حضانت، ولایت و نفقه، اصولاً تفاوتی با نسب مشروع ندارد..[۶۰]
بند دوم – ویژگیها و میزان نفقه اولاد
مطابق ماده ۱۱۹۹ ق. م: (نفقه اولاد بر عهده پدر است پس از فوت پدر یا عدم قدرت او به انفاق، بر عهده اجداد پدری است با رعایت الاقرب فالاقرب، در صورت نبودن پدر و اجداد و یا عدم قدرت آنها نفقه بر عهده مادر است. هرگاه مادر هم زنده و یا قادر به انفاق نباشد با رعایت الاقرب بر عهده اجداد و جدات مادری و جدات پدری واجبالنفقه است، و اگرچند نفر از اجداد و جدات مزبور از حیث درجه اقربیت، مساوی باشند نفقه را باید به حصه مساوی تادیه کنند. بنابراین در قانون مدنی نفقه اولاد بر عهده چهار گروه: پدر، اجداد پدری، مادر، اجداد و جدات مادری و جدات پدری میباشد که الزام خویشان هر طبقه منوط بر این است که از گروه قبل کسی زنده یا قادر به انفاق نباشد، اولاد واجبالنفقه ممکن است صغیر یا کبیر، سالم یا ناقصالخلقه، عاقل و یا مجنون باشند و صغیر یا مجنون یا ناقصالخلقه بودن در قول مشهور فقهای امامیه و قانون مدنی شرط استحقاق نفقه نیست و اولاد در صورت فقر و عجز از کسب و کار، در هر وضعیتی که باشند، واجبالنفقه محسوب میشوند. قانون، مقدار نفقه اقارب ازجمله اولاد را معین نکرده و اقارب به مقداری که رفع حاجت آنها شود مستحق نفقه میباشند.[۶۱] ماده ۱۲۰۴ ق. م در این خصوص مقرر میدارد: نفقه اقارب عبارت است از مسکن و البسه و غذا و اثاث البیت بهقدر رفع حاجت با در نظر گرفتن درجه استطاعت منفق.
۳-۳-۵-۳- گفتار سوم – مفهوم مهر و اقسام آن
بند اول – تعریف و ماهیت حقوقی
مهر یا صداق که به فارسی کابین گفته میشود عبارت از مالی است که به مناسبت عقد نکاح، مرد ملزم به دادن آن به زن میباشد. الزام مربوط به تملیک مهر ناشی از حکم قانون است و ریشه قراردادی ندارد و به همین دلیل سکوت دو طرف در عقد و حتی توافق بر اینکه زن مستحق مهر نباشد، نمیتواند تکلیف مرد را در این زمینه از بین ببرد (ماده ۱۰۸۷ ق. م) در عرف مهر نشانه ارج و احترامی است که مرد برای زن قائل است و مظهر تعهد شوهر و برای تأمین زندگی زن است. نهاد مهر در حقوق ایران مبتنی بر سنت و مذهب است و نظیر آن را در حقوق غربی نمیتوان یافت[۶۲]. الزام زن بر تمکین از شوهر نیز بهطور مستقیم از قانون ناشی میشود و سبب آن توافق زن و شوهر نیست. بنابراین مهر در عقد نکاح در برابر تمکین زن قرار نمیگیرد و نمیتوان آن را با رابطه عوض و معوض در قراردادهای مالی قیاس کرد.
بند دوم – اقسام مهر
۱- مهرالمسمی:
اصطلاح مهرالمسمی از فقه گرفته شده است و در ماده ۱۱۰۰ قانون مدنی بکار رفته ولی قانون آن را تعریف نکرده است. ولیکن با استفاده از مواد مختلف قانون مدنی و فقه اسلامی در تعریف آن میتوان گفت: مهرالمسمی عبارت از مالی است که بهعنوان مهر با توافق زوجین تعیین میشود یا شخصی که زوجین انتخاب کردهاند معین مینماید.
۲- مهرالمثل:
در زبان حقوقی به مهری گفته میشود که مقدار آن با رعایت حال زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات او نسبت به امثال و اقران و اقارب و همچنین، معمول محل و غیره در نظر گرفته میشود (ماده ۱۰۹۱ ق. م) مطابق قانون مدنی زن در موارد زیر مستحق مهرالمثل است:
الف- هرگاه مهر در عقد تعیین نشده باشد و قبل از تراضی بر مهر بین زوجین نزدیکی واقع شود (ماده ۱۰۸۷)
ب- هرگاه توافق درباره مهرالمسمی به جهتی باطل باشد چنانکه مال تعیینشده، مجهول یا فاقد مالیت باشد (ماده ۱۱۰۰)
ج- هرگاه عدم مهر در عقد شرط شده باشد و قبل از تراضی زوجین بر مهر، نزدیکی واقع شود (ماده ۱۰۸۷)
د- هرگاه نکاح باطل و زن جاهل بر بطلان بوده و نزدیکی هم واقعشده باشد (مهر ۱۰۹۹)